خودکشی در ژاپن : ژاپنی‌ها و بخصوصی خودکشی جوانان این کشور یکی از اخبار معروف در سراسر جهان و خود این کشور است. این خودکشی‌ها اغلب در اتاق خواب، کوه‌ها و حتی داخل قطار‌ها و جلو انظار عمومی انجام می‌شوند. اما چرا مردم کشوری که اکثریت آن ها جزو با فرهنگ‌ترین و ثروتمند‌ترین مردم جهان به حساب می‌آیند، دست به خودکشی می‌زنند؟
در این جا به علل خودکشی زیاد در ژاپن و همچنین علت به وجود آمدن فرهنگ خودکشی در این کشور اشاره خواهیم کرد:
۱. اغراق بیش از حد
با وجود اینکه آمار خودکشی در ژاپن بالاست اما این کشور تنها کشوری نیست که درگیر این موضوع است. خودکشی در همه جای دنیا اتفاق می‌افتد. این یک واقعیت غم‌انگیز است که برخی از مردم دست از مبارزه با زندگی برمی‌دارند و استراحت ابدی را انتخاب می‌کنند.
در‌حال حاضر، ژاپن در بین ۲۵ کشور پیشرفته جهان که بالاترین نرخ خودکشی را به خود اختصاص داده‌اند، در رتبه ۲۴ ام قرار دارد. این کشور همچنین رتبه ۱۴ جهان را در زمینه خودکشی به خود اختصاص داده است. در این رابطه، ایران از وضعیت بهتری برخوردار است و در جایگاه ۱۴۲ جهان قرار دارد.
در این میان کشور ترکیه در جایگاه ۹۴، عربستان در جایگاه ۱۵۷ و عراق در جایگاه ۱۵۸ قرار گرفته است. از سوی دیگر آمار جرم و جنایت در ژاپن بسیار پایین است و این امر موجب می‌شود تا رسانه‌های خبری به خاطر در اختیار نداشتن اخبار کافی در مورد حوادث جرم، بر روی آمارخودکشی تمرکز کنند و در این زمینه اغراق و زیاده روی صورت گیرد.
رسانه اجتماعی نقش مهمی در مسائل اجتماعی بازی می‌کند یعنی به هر میزان که مشکلی در رسانه‌ها بیشتر دست به دست شود، اهمیت آن مشکل چندین برابر می‌شود. با وجود اغراق بیش از حد و به نمایش در‌آوردن آمار بالا، افرادی که انگیزه خودکشی دارند به نوعی برای انجام این کار ترغیب می‌شوند.
۲. نگرش‌های اجتماعی
دومین دلیل خودکشی در ژاپن مربوط به نگرش‌های اجتماعی است. حتما در مورد نظم و انضباط ژاپنی‌ها شنیده‌اید. این نظم و دقت در فرهنگ ژاپنی، با نام آتاریمائی شناخته می‌شود.
آتاریمائی به معنی طبیعی، منطقی و مورد انتظار است. هر کار درست، جزو آتاریمائی به حساب می آید. برای مثال قرار دادن کلم در مکان مناسب، رانندگی در خط، سبقت نگرفتن و استعفا دادن از کار هنگامیکه به صفت بدی متهم می‌شوید، جزو کار‌های درست به حساب می‌‌آید و جزو فرهنگ آتاریمائی است.
این موضوع در‌مورد خودکشی نیز صدق می‌کند؛ بطوریکه اگر گرفتار مشکلی شده‌اید و این مشکل علاوه بر خودتان به دیگران نیز آسیب می‌رساند، کار درست این است که به زندگی خود خاتمه دهید.
برای مثال زمانیکه رئیس یک شرکت در ژاپن کار خود را به درستی انجام نمی‌دهد و شرکت را در شرایط بدی قرار می‌دهد، وی ممکن است خودکشی را انتخاب کند یا هنگامیکه فردی سالمند از یک بیماری رنج می‌برد و نیاز‌مند این است که اعضا خانواده از او مراقبت کنند، این فرد ممکن است ترجیح دهد تا به جای زحمت دادن به اعضا خانواده‌اش، خودکشی کند.
چنین افرادی نمی‌خواهند دیگران را به دردسر بیندازند و در نتیجه تصمیم به خودکشی می‌گیرند. از‌سوی دیگر، ژاپنی‌ها به صداقت و پایبندی به اخلاق اهمیت زیادی می‌دهند. زمانیکه آن‌ها در شرایطی گرفتار می‌شوند که به نام، شرافت و آبروی آن‌ها لطمه وارد می‌کند، رسیدگی به این مشکل را دشوار و برگرداندن آبروی از دست رفته را غیر‌ممکن می‌بینند و در نتیجه دست به خودکشی می‌زنند.
البته خودکشی برای این مورد به نسبت موارد دیگر کمتر اتفاق می‌افتد و در مورد همه ژاپنی‌ها صدق نمی‌کند.
۳. ارزش‌های تاریخی
سومین دلیل خودکشی در ژاپن به ارزش‌های تاریخی این کشور باز‌می‌گردد. در جامعه باستانی ژاپن، یک خودکشی تشریفاتی به نام سپپوکو (هاراکیری) وجود داشته است.
سپپوکو به معنی بریدن شکم است. در این نوع خودکشی که توسط سامورائی‌ها انجام می‌شد، قربانی با یک چاقو کوچک که تانتو نامیده نام داشت، شکم خود را می‌درید. در‌این حین، یک سامورایی دیگر با یک خنجر بالای سر قربانی می‌ایستاد و به‌صورت همزمان سر او را قطع می‌کرد.
این نوع خودکشی بسیار تشریفاتی که بخشی از زندگی یک سامورائی به حساب می‌آمد، به‌عنوان یک مجازات حکومتی در سال ۱۸۷۳ منسوخ شد. اما حتی پس از منسوخ شدن این مجازات، خودکشی سپپوکو به صورت داوطلبانه در محوطه‌های نظامی انجام می‌شد. گفته می‌شود که این نوع خودکشی سرو صدای تبلیغاتی زیادی به پا کرد و مورد تمجید و تحسین بالایی قرار گرفت.
قطعا این مورد یکی از دلایلی است که برخی از ژاپنی‌ها هنوز هم با تبعیت از آن، دست به خودکشی می‌زنند زیرا خود کشی جزو فرهنگ و تاریخ ژاپن است. بنابراین درک این که چرا برخی از ژاپنی‌ها دست به خودکشی می‌زنند غیر‌ممکن است.
۴. زورگویی
آخرین دلیل خودکشی در ژاپن که در این مقاله به آن اشاره خواهیم کرد مربوط به عامل قلدری و زورگویی است. در ژاپن به جایگاه افراد اهمیت زیادی داده می‌شود.
سنپائی یا شاگرد ارشد و کوهائی یا شاگرد سطح پایین عناوینی هستند که از زمان مهد کودک به کودکان ژاپنی لقب داده می‌شود. زورگویی یا به ژاپنی، “ایجیمه” نه تنها در مدارس بلکه در شرکت ها نیز اتفاق می‌افتد. موارد بسیاری وجود دارند که مردم مورد زورگویی و تهدید قرار می‌گیرند، چرا که آن ها کمی متفاوت تر از دیگران هستند.
برای مثال کسانی که دورگه هستند و نیمی از نژاد آن‌ها ژاپنی است (که اصطلاحا هافو نامیده می‌شوند)، ممکن است مورد زورگویی قرار بگیرند. اگر فردی نسبت به این مسائل حساس باشد ممکن است به‌شدت تحت تاثیر قرار بگیرد.
به همین دلیل یکی از دلایل اصلی که کودکان و نوجوانان در ژاپن دست به خودکشی می‌زنند این است که مورد زورگویی و تهدید قرار می‌گیرند و تصمیم می‌گیرند تا در سنین پایین به زندگی خود خاتمه دهند چرا که هیچ راه گریزی جز مرگ پیدا نمی‌کنند.