مصاحبه با انور تونا و اظهارات بسیار جالب او در مورد زندگی خصوصیش!

در مطلب قبل بیوگرافی کامل انور تونا را تقدیمتان کردیم. در این مطلب، مصاحبه ای خواندنی از زندگی شخصی و خصوصی انور تونا را تقدیمتان خواهیم کرد. با وای آره همراه باشید:

 

بچگیتون چطور گذشت؟

انور تونا: بچگیم در چاناککالا گذشت. دبیرستان رو در بورسا گذروندم. بچه ی شیطونی بودم اما چون درسخون بودم معلم ها کاری باهام نداشتن. خونمون رو آتیش زدم. از دیوار بالا میرفتم. محل کار مادرم میرفتم. از مدرسه فرار میکردم.

 

حتی شاگردای بزرگتر از خودمم نمیتونستن منو بگیرن، همسایه هارو میترسوندم، شیشه میشکستم، وقت هایی بود که دعوا میکردم و از کلاس بیرونم میکردن. شاید هم اون بازیگوشی ها بودن که من امروز این جا هستم. 

 

خونه رو چطور آتیش زدی؟ 

انور تونا : با مداد شمعی هام. اونارو آتیش زدم. سرم رو زده بودم به شیشه ی اتاقم. داداشم در رو روم قفل کرد. به خاطر همین اون جارو آتیش زدم. جاش هنوز روی سرم مونده. 

مصاحبه با انور تونا

همیشه اینقدر عصبی هستی ؟ 

 انور تونا:  نه. سنم که رفت بالا یاد گرفتم که خودم رو کنترل کنم.

 

 

گفته بودی که توی مدرسه دخترا به زور میبوسیدنت… 

انور تونا : دوران ابتدایی و راهنمایی همینطور بود. دخترای کلاس های بالاتر منو میگرفتن و بوسم میکردن. بچه ی دوست داشتنی ای بودم. 

 

 

از اون بچه های خوش شانسی بودی که توی کوچه بازی میکردی یا نه؟ 

انور تونا: بله. الان خانم ها میان پارک. بچه ها سر کامپیوتر هستن و پارک ها و کوچه ها خالی. بچه ها وقتی به زندگی استریل و پاستوریزه عادت میکنن در اصل چیز های زیادی رو از دست میدن. بچه ها در بهترین مدارس درس میخونن اما شاید نمیدونن که وقتی در اتوبوس یک فرد پیری رو دیدن باید جاشون رو به اون بدن. 

 

 

چه زمانی فکر بازیگری به سرت زد ؟ 

انور تونا: در دوران ابتدایی نقش ایبیش رو در تئاتر مدرسمون بازی کرده بودم. از اون روز به بعد به بازیگری علاقمند شدم. ذاتا با موزیک هم سرو کار دارم. مامانم هی میگفت” پسرم نمیتونم تورو پشت میز تصور کنم.”

 

در کنسرواتور دولتی موزیک ترک دانشگاه اژه، یک و نیم سال آموزش موسیقی رو گذروندم. در مرکز موجدت گازان ازمیر درس های تئاتر رو یاد گرفتم و وقتی به استامبول اومدم درس های بازیگری رو از آیلا آلگان آموزش دیدم و بازیگری رو شروع کردم. 

 

 

اولین روزی که رفتی سر فیلمبرداری رو یادت میاد؟ 

انور تونا:  خیلی خوب یادم میاد. ۲۵ سالم بود. وقتی رفتم، هنوز عوامل صحنه نیومده بودن. رفتم یک جایی نشستم. نیم ساعت نشستم و هی با خودم می گفتم باید حس رو سر صحنه منتقل کنم، باید به سر صحنه ی فیلمبرداری عادت کنم. 

 

مصاحبه با انور تونا بازیگر جذاب ترک 

 

به نظرت چطور در ذهن کارگردان ها ماندگار میشی؟ 

انور تونا:  گاهی اوقات بازی بهترین بازیگرای جهان می تونه مورد پسند قرار نگیره. از کارم لذت میبرم. کارگردان به مدیر برنامه هام زنگ میزنه و میگه ” به انور بگو بیاد.” این یعنی ترجیح دادن. چیزهایی هست که میتونی ترجیح بدی. بازیگر نباید کار خودش رو بپسنده.

 

همیشه بنظرم یک چیز هایی کم هست. به همین دلیل هر قسمت بهتر میشه. سر صحنه به همدیگه عادت میکنیم و فیلمبرداری بهتر میش میره. کار ما یک ماراتون هست. فکر میکنم در این ماراتون یک اسب خستگی ناپذیرم.

 

 

پدر و برادرت رشته ی ریاضی رو دنبال کردن و از تو هم خواستن که بصورت آکادمیک این رشته رو دنبال کنی. وقتی میخواستی اون ها رو راضی کنی تا بری سمت بازیگری، سختت بود؟ 

انور تونا:  اصلا سختی نکشیدم. خانوادم اینطوری نیستن. وقتی آدم باهوشی باشید و آموزش دیده باشید از پس هر شغلی بر میاید. خانوادم خواستن تا بصورت آکادمیک این رشته رو دنبال کنم و من هم دنبال کردم. اون ها هم منو باور کردن و بهم اعتماد کردن.

بیوگرافی و مصاحبه با انور تونا

گیتار میزنی، آهنگ میخونی و ترانه سرایی هم کردی. موسیقی کجای زندگیت قرار داره؟ 

 انور تونا : به عنوان سرگرمی دنبالش میکنم. 

 

 

خب ترانه هایی که سرودی همینطوری پنهان می مونن؟ 

انور تونا : نه چند تاش رو میخوام به خواننده ها بدم. 

 

 

به نظرت وقتی کسی عاشق میشه بهتره عشقش رو لمس کنه یا مثل عاشق های قدیم از دور نگاش کنه؟ 

انور تونا : من آدم دوران جدیدم. از نظر من وقتی عاشق هستی لمس کردن خیلی مهمه. وقتی حسی به طرف مقابل داری دوست داری لمسش کنی. 

 

 

عکس های جذاب و مصاحبه با انور تونا

 

 

متولد جولای (تیر) هستی. تیرماهی ها حسود میشن. تو چطور، حسودی؟  

انور تونا : بله. اما این حسادت با دوست داشتن همراهه. اینطور نیستم که بگم اینو نپوش. فلان جا نرو. ذاتا به دخترایی که در مقابل این حرف ها گردن خم میکنن نمیتونم احترام بگذارم. 

 

 

خب وقتی تو حسودی میکنی پای چیو وسط می کشی؟ 

انور تونا: من چیزی رو ممنوع نمیکنم. فقط وقتی از رفتارش خوشم نیاد، رفتار سردی نشون میدم. 

 

 

گفته بودی که در روابطتت همیشه دلت شکسته؟

انور تونا:  زمان هایی بوده که دلم شکسته اما دل هم شکوندم. 

بیوگرافی انور تونا

اولین عشق، اولین غم…

 

اولین عشقت ؟ 

انور تونا: ابتدایی بودم. اسمش آیلین بود. حس خیلی پاکی بود. به من یک گردنبند هدیه داده بود. منم براش گل خریده بودم. 

 

 

اولین غم ؟ 

انور تونا: دو دوران دانشگاه، دوست هم خونم که ۲۵ سالش بود چاقو خورده بود. دوران خیلی سختی بود برام.

 

 

وقتی ریش میگذاری، مردم بیشتر می پسندنت. به ریش عادت داری؟

انور تونا : البته که عادت دارم. قبلا هم ریش گذاشتم. خیلی خوبه که مردم میپسندن. به هر حال هر کاراکتری که بازی میکنیم باید طبق گریمی که انجام میدن پیش بریم. اگر مردم همچنین عکس و العملی دارن، خیلی ازشون تشکر میکنم.

 

 

چرا همیشه شما رو با کیوانچ تاتلیتوغ مقایسه میکنن؟ 

امور تونا : من همچین چیزی نشنیدم. هر کس کار و آرزو های خودشو داره. من نظر من که بازیگر موفقی هست.

 

 

اینکه بهتون میگن دوست پسر جدید دخترا چه حسی بهتون میده؟ 

انور تونا : ما داریم یک کار تصویری انجام میدیم و کارمون به دوستان خانوم هم ربط پیدا میکنه. همچین قانونی برای خودم ندارم که اسمم به عنوان دوست پسر جدید دخترا مطرح بشه. دوست دارم شغلم رو درست انجام بدم.

مردم به من نگن بازیگر خوشتیپ، بگن بازیگر خوب. چیزی که رضایت منو جلب میکنه همینه. البته کار ما یک کار تصویری هست و مردم ممکنه از فیزیک بدنیم خوششون بیاد یا بخوان منو ببینن. این منو خوشحال میکنه و لوسم نمیکنه.

از دست ندهید